دکتر منتظرالقائم در یازدهمین پیشنشست تخصصی همایش: ناصرالدین شاه با دیدن آمفیتئاترهای اروپایی، دستور داد تکیه بسازند
یازدهمین پیشنشست تخصصی همایش علمی هیات و آیینهای مذهبی، تحت عنوان «دستههای عزاداری در گستره تاریخ و جغرافیا» با همکاری گروه تاریخ و ایرانشناسی دانشگاه اصفهان و با حضور دکتر اصغر منتظرالقائم، دکتر مصطفی پیرمرادیان، دکتر اصغر فروغی ابری، دکتر علیاکبر عباسی و حجتالاسلام حسن بابایی، به صورت مجازی برگزار شد.
در ابتدا دکتر اصغر منتظرالقائم، عضو هیات علمی دانشگاه اصفهان، ارائه خود را پیرامون موضوع «دستههای عزاداری در شهر کرمان» چنین آغاز کرد: همانطور که میدانید تاریخ عزاداری در ادیان مختلف وجود داشته است و در انقلاب اسلامی نیز ما شاهد ادامه این روند هستیم. اما بحث هیئت و عزاداری در تشیع و در ایران، به عزاداری امام حسین علیهالسلام مربوط میشود و سابقه عزاداری برای امام حسین هم از زمان عبور اسرای اهلبیت از کنار اجساد شهدای کربلا آغاز شده و سپس در دمشق و مدینه منوره، این عزاداری انجام شده است.
وی در ادامه با اشاره به ریشه تاریخی عزاداری ایرانیان برای امام حسین علیهالسلام، افزود: البته نخستین عزاداری دست جمعی بر سر مرقد امام حسین، با توابین آغاز شد و سوگواری برای امام حسین علیهالسلام در نهضت مختار ادامه پیدا کرد و به همین جهت در میان ایرانیها نیز نفوذ کرد. به طوریکه بیش از همه ملتها، ایرانیها عکسالعمل به قیام امام حسین نشان دادند.
البته هرچند سوگواری برای شهدای کربلا در میان ایرانیان از بعد از نهضت مختار آغاز شده، ولی عزاداری به شکل گسترده در ایران به عصر آل بویه بازمیگردد. به ویژه معزالدوله که در سال ۳۵۱ دستور عزاداری روز عاشورا را داد و بازارها را بستند و علم و نشان برداشتند و عزاداری کردند. از همینجا عزاداری برای امام حسین علیهالسلام سنت شیعیان شد که بیشتر بهروز عاشورا منحصر بود و در شهرهای مختلف شیعهنشین انجام میگرفت.
استاد گروه تاریخ و ایرانشناسی دانشگاه اصفهان در ادامه به عزاداری در دوره صفویه، قاجار و پهلوی نیز اشاره کرد: در دوران صفویه نیز شاهد نوعی از عزاداری در دهه محرم هستیم که امروزه نیز آن را میبینیم. همچنین در دوران قاجار هم به دلیل توجه مردم و شاهان قاجار به عزاداری و با حضور شخص شاه، این رسم گسترش پیدا کرد و بعد از سفر ناصرالدینشاه به اروپا و دیدن آمفیتئاترهای اروپایی، دستور ساختن تکیه صادر شد. عزاداری امام حسین را میتوان یکی از ابزارهای مشروعیت دولت قاجار دانست.
اما در دوران پهلوی، ما نوسانهای مختلفی در عزاداری امام حسین مشاهده میکنیم. در اوایل دوران رضاشاه، از عزاداری حمایت میکردند. بعد آرامآرام از مراسم دینی فاصله گرفته شد و سیاست، به دلیل این که قائل به مدرن کردن ایران بود، راه مبارزه با مذهب را پیش گرفت. اما دیری نپایید و با تبعید رضاخان، مجدداً تا عصر قیام ۱۵ خرداد، این عزاداریها ادامه پیدا کرد تا اینکه محمدرضا پهلوی برای کنترلکردن آن، محدودیتهایی را برپا کرد. هرچند علیرغم این محدودیتها نیز این عزاداریها ادامه پیدا کرد و این هیئتها بر وضعیت سیاسی و اجتماعی ایران در طول تاریخ بسیار اثربخش بودند.
دکتر منتظرالقائم در ادامه، به سابقه تاریخی شهر کرمان در عزاداریها پرداخت و افزود: یکی از این ولایاتی که در ایران بسیار سابقه کهنی دارد کرمان بوده است. به ویژه در دوران حکومت شاهعباس و حکمرانی گنجعلی خان، این شهر ظهور و بروز بیشتری در تاریخ ایران داشته است و عزاداری در آن برگزار میشده است و در این دوران رشد کمّی قابلملاحظهای داشته است که پس از انقلاب اسلامی نیز این رشد را میبینیم. از جمله هیئت شهدای بیتالله الحرام که در سال ۱۳۶۶ بعد از واقعه کشتار زائران ایرانی در مراسم حج و برائت از مشرکین تأسیس شده است.
وی در ادامه به لزوم تعریف پدیده «هیات» پرداخت و اضافه کرد: هیات یکگروه اجتماعی باسابقه تاریخی، متشکل از افرادی است که برای زنده نگهداشتن یاد و خاطره شهدای کربلا با مناسک مذهبی و عزاداری دور هم جمع میشوند. عزاداری نیز به معنای سوگواری و به ماتم نشستن است که مدنظر ما عزاداری مخصوص محرم و امام حسین علیهالسلام است.
دکتر منتظرالقائم در ادامه با اشاره به پرسشهای اساسی پیرامون نقش هیئات در جامعه به بررسی تاریخی هیئتهای شهر کرمان پرداخت و اضافه کرد: ما برای بررسی نقش هیئتهای مذهبی از دوره قاجار باید به تبیین نقش سیاسی و اجتماعی هیئات و همچنین تبیین تأثیر آن بر دگرگونیهای فرهنگی، بپردازیم.
بر اساس آمار سازمان تبلیغات کرمان، قبل از انقلاب اسلامی در کرمان ۴۰ هیئت وجود داشته و بعد از جمهوری اسلامی ۱۲۹ هیئت مردانه و ۷ هیئت زنانه وجود دارد. از مهمترین هیئتهای کرمان، هیئت میدان قلعه است که در سال ۲۴۰ شمسی تأسیس شده و سابقه تاریخی بسیار زیادی دارد. این هیئت جز دستهبندیهای سیاسی و سنتی کرمان است و رویکرد صنفی و اجتماعی دارد.
یکی دیگر از هیئتهای معروف دیگر، هیئت شیخیه کرمان است که رهبر آنها حاج محمد کریم خان کرمانی هستند و از هیئتهای قبل از انقلاب بودهاند که به مبارزات مذهبی و دینی خود علیه سیاست ضد دینی رضاخان ادامه میدادند.
نمونه دیگری از این هیئتها، هیئت مذهبی ولیعصر بیت الحسین علیهالسلام است که در سال ۱۳۵۸ با مدیریت آقای محرابیان تأسیس شده است و در حال حاضر مدیریت آن با آقای محمد حسام محرابیان است که در هیئتهای هفتگی و برگزاری مراسم در مناسبتهای مختلف فعال بودهاند و نقش سیاسی زیادی داشتهاند.
هیئت دیگر نیز، هیئت رزمندگان اسلام است که توسط سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی تأسیس شده است و طی ۴ دهه فعالیتهای مذهبی و اجتماعی، امدادرسانیهای نظامی و سیاسی داشته است.
دکتر منتظرالقائم، در پایان مطالب خود را جمعبندی کرده و گفت: به طور خلاصه هیئتهای مذهبی کرمان از دوره قاجار و مشروطه و قبل از آن، در نهضت تنباکو و در مبارزه باسیاستهای ضد مذهبی رضاخان و در انقلاب اسلامی نقش داشتهاند و مبارزه کردهاند. آنها همچنین مشکلات اجتماعی زیادی را حل کردهاند و در ترویج شعائر و آداب و رسوم کرمان نیز نقش زیادی داشتهاند.
در ادامه جلسه، آقای دکتر اصغر فروغی ابری، دانشیار گروه تاریخ و ایرانشناسی دانشگاه اصفهان، به ارائه مطالب خود پیرامون موضوع «دستههای عزاداری در گذر تاریخ» پرداخت: مطلبی که بنده به دوستان ارائه خواهم داد، سیر تاریخی هستههای عزاداری است. برای پی بردن به این موضوع باید به چند نکته توجه کنیم. اصل عزاداری را از قول پیامبر و ائمه اطهار میشنویم و متوجه میشویم که برای توسعه مکتب اسلام و تشیع یک ضرورت است. از زمان پیامبر تا زمان حضرت حجت، متوجه میشویم برای سوگواری مراسم عاشورا سفارش میکردند و اجر خاصی برای آن قائل بودند و ائمه نیز هر فرصتی که مییافتند این سوگواری را برگزار میکردند. بلکه در روایات و احادیث نیز به برگزاری پرشکوه این مراسمات مربوط به عزاداری امام حسین علیهالسلام مانند اربعین سفارش کردهاند.
وی همچنین به تاریخچه مراسم سوگواری عاشورا و کارکرد اصلی آن که جهاد تببین است، اشاره کرد و افزود: پایهگذار اصلی و حقیقی مراسم سوگواری عاشورا در کاروانی است که به ریاست حضرت زینب سلاماللهعلیها بوده است و از مهمترین کارکرد مراسم سوگواری عاشورا، جهاد تبیین است. این جهاد به رهبری و ریاست حضرت زینب سلاماللهعلیها و تحت نظر امام سجاد شروع شد و بزرگترین جهاد تبیین اتفاق افتاد. پس بزرگترین دسته عزاداری که مسیر زیادی را طی کردند متعلق به حضرت زینب و اسرا میباشد. اما در مرتبه پایینتر این عزاداری و پیمودن راه مربوط به جابر و عطیه است که از کوفه حرکت میکنند و برای زیارت قبر امام حسین به کربلا میآیند که پایهگذار پیادهروی اربعین است که هرساله باشکوهتر برگزار میشود. حرکت بعدی و بزرگتر، حرکت توابین با ۴۰۰۰ نفر هستند و به همین جهت بیمناسبت نیست که بگوییم اولین دستههای عزاداری رسمی، به صورت گسترده و با جمعیت زیاد، عمدتاً توسط نیروهای نظامی تشکیل شده است. ازاینرو اگر در ساختار دستههای عزاداری نگاه کنید مشاهده میکنید که عمدتاً از آلات و ادوات نظامی استفاده میشده که از آمادگی برای مبارزه و گسترش مکتب امام حسین علیهالسلام حکایت میکنند.
دکتر فروغی، همچنین درباره ریشههای تاریخی عزاداری در ایران اضافه کرد: در ایران میتوانیم به این نکته اشاره کنیم که در گام اول مهاجرین عراقی که در قم مستقر شدند، فرهنگ سوگواری عاشورا در عراق را در قم انجام میدادند. اما بهصورت رسمی و دولتیتر این را باید بپذیریم که با تشکیل دولت علویان در طبرستان این مراسم بهصورت گسترده در صفحات شمالی ایران برگزار میشد و بعداً حکومت آل بویه نیز که تحت تربیت و نفوذ علویان طبرستان قرار داشتند، از برگزاری مراسم سوگواری عاشورا برای گسترش عقاید خودشان استفاده کردند.
وی در ادامه افزود: اگر به شکل و شمایل دستههای عزاداری نگاه کنید، متوجه خواهید شد که ساختار و اجزائی دارد که ترکیبی است از فرهنگ و سنن ایرانیان و مسلمانانی که از سایر نقاط به ویژه عراق آمدند. سنن و مراسماتی که بهصورت رسمی در زمان آل بویه و معزالدوله انجام میشده است.
او همچنین درباره بومیسازی این مراسم توسط ایرانیان، گفت: اولاً با توجه به اینکه آل بویه با این مراسم عزاداری در دیلم آشنا شدند، به خوبی معلوم میشود که ایرانیان با حفظ ماهیت عاشورا، آن را با ظرافت خاصی با آداب و رسوم بومی خود برگزار مینمودند و ثانیاً معزالدوله حدود بیست سال تا سال ۳۵۲ مشغول آمادهسازی و مطالعه بوده تا بتواند با سنیهای حنابله مقابله و مخالفت آنان را به حداقل برساند و این حرکت در اوج حکومت آل بویه انجام گرفته است.
پس ما میبینیم که این اقدامات معزالدوله در نهادینهشدن این مراسم نقش بسیاری در ایران داشته است و در ادامه نیز در دوره سلجوقیان، پادشاهان سلجوقی به اماکن مقدسه بسیار اهتمام داشتند و در دوران خوارزمشاهیان نیز شاهد نهادینهشدن این اقدامات و مذهب شیعه هستیم و حتی در حکومتهای سنی بعدی نیز، هیئتها کموبیش برقرار بودهاند.
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان در پایان اضافه کرد: نکته بسیار مهمی که وجود دارد این است که دو امر در دوران صفویه خلط شده است. در طول تاریخ تا دوران صفویه این هیئتها و اقدامات مذهبی، ثمرههای فراوانی داشتهاند و در نهایت ثمره این هیئتها و اقدامات مذهبی منجر به رسمی شدن مذهب تشیع شده است؛ اما چون این اتفاق، همزمان با کشورگشاییهای شاه اسماعیل بوده است، رسمی شدن مذهب تشیع را حاصل حکومت صفویه و شاه اسماعیل میدانند؛ حال آن که این مراجع شیعه بودند که از این فرصتها استفاده کردند و در واقع بهترین شیوه برای آگاه گردن توده مردم، مراسم سوگواری مراسم عاشورا بود.
به همین جهت اگر ما نقاط عطف تاریخ ایران را مورد بررسی قرار دهیم، چه رسمی شدن مذهب تشیع و چه نهضت تنباکو چه انقلاب اسلامی، مشاهده میکنیم که مهمترین عامل موفقیت این حرکتها، مراسم سوگواری عاشورا و دستههای عزاداری است.
در بخش سوم جلسه، دکتر مصطفی پیرمرادیان به ارائه نقطه نظرات خود پیرامون علل پایداری این سنت تاریخی پرداخت و اشاره کرد: بنده به طور مختصر عواملی که باعث بقا و دوام این سنت تاریخی است را میخواهم بیان کنم:
۱. به دلیل جریان اعتقادی بودن، این حرکت ماندگار شده است. به این معنا که افرادی که در این مراسمات شرکت میکنند خود را مجاور از طرف خداوند میدانند و به این امر علاقه بیشتری پیدا میکنند.
۲. این مراسم و آیین با هنر عجین شده است. به تعبیر دیگر دخالت هنر با این آیین باعث جذابیت این مراسم شده است و مردم به آن متمایل شدهاند و این مراسمات همه جامعه را در هنر راه میدهد و امکان مشارکت میدهد و مخصوص هنرمندان نبوده است.
۳. علت دیگر عاطفی بودن این سنت است. عاطفه ظلمستیزی و نفرت به ظالم را تقویت کرده و عاطفه خود را از این طریق ارضا میکنند.
۴. بعد حماسی بودن این حماسه نیز بهشدت در توسعه این مراسمات نقش داشته است.
۵. از دیگر ویژگیهای این پدیده آن است که هیئت باعث تلطیف روحیه مردم و تقویت روحیه همکاری و همیاری مردم با یکدیگر شده است.»
او همچنین به رابطه دفاع مقدس و این سنت نیز اشاره کرد و افزود: «این ویژگیها در دفاع مقدس نیز دیده میشود. یعنی مثلاً در مسیری قدم برداشتیم که رهبرمان را امام حسین دانستیم و تقویت روحیه ظلمستیزی که هیئتها در مردم به وجود آورده بود، باعث تأثیری فراوانی شد که قطعاً بدون تأثیر این مراسمات ما شاهد چنین دفاع مقدسی نبودیم.»
در پایان نیز، آقای دکتر علیاکبر عباسی، مباحث خود را پیرامون عزاداری در شهرهای خراسان جنوبی، چنین ارائه داد: در بحث عزاداری اشاره شد که عزاداری سابقه طولانی در تاریخ اسلام داشته است. بعد از هجوم مغولان وضع عزاداری بسیار بهتر شد؛ زیرا در آزادی دینیای که آنها اعتقاد داشتند، شیعیان راحتتر عزاداری میکردند و نوع مراسمات هم هیجانیتر و متفاوت بود که در گزارشهایی که وجود دارد قابلمشاهده است. در کتاب روضة الشهدای کاشفی که مربوط به بعد مغولان و قبل از صفویه است، دقیقاً تفاوت عزاداریها رو نسبت به قبل و بعد از قرن هفتم مشاهده کرد. اما با آمدن صفویان عزاداریها هماهنگتر شد و تا عصر حاضر ادامه یافت و آن حالت مقطعی بودن را از دست داد.
در شهر کوچک ما نیز همواره عزاداری در خراسان جنوبی وجود داشته و در دورههای مختلف تاریخی نیز ادامه داشته است. از قدیم این فضایی که بوی عزاداری در همه محلات بپیچد وجود داشته است و عزاداری در همه محلات و منازل برگزار میشده است. تا آنجا که روز عاشورا این مسئله به اوج می رسیده است و از روستاهای اطراف میآمدند و این بحث سلامدادن و رفتن به قبور شهدا (بعد از دفاع مقدس) نیز وجود داشته است.