دکتر امین فروغی در هفتمین پیشنشست تخصصی همایش: هیات کاروانی، نخستین شکل هیات پس از واقعه عاشورا بود
هفتمین پیش نشست تخصصی همایش علمی هیأت و آیینهای مذهبی، با عنوان «تطور هیات از قرن اول تا چهارم هجری» با حضور دکتر مهدی امین فروغی پژوهشگر و استاد دانشگاه، دوشنبه 20 آذر 1402 در مرکز تخصصی احیاء امر برگزار شد.
دکتر امین فروغی سخنان خود را با تاکید بر ریشهدار بودن آیینهای عزاداری و برشمردن شباهتهایی میان آنچه امروز در زمینه عزاداری وجود دارد و آنچه در گذشته برقرار بوده است، شروع کرد و گفت: در سوگ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، شاعری به نام حسان بن ثابت، مرثیه سرایی کرده و در اشعار خود، مردم را به سیاه پوشی تشویق مینمود. در سوگ امیرالمؤمنین علی علیهالسلام، امام مجتبی علیهالسلام سیاه پوشیدند و عمامه سیاه بر سر گذاشتند. در سوگ امام مجتبی علیهالسلام، همسران آن حضرت یک سال لباس سیاه به تن کردند. در تاریخ آمده است که در سوگ امام حسین علیهالسلام «لم تبق هاشمیه و لا قرشیه الا و لیست اسود علی الحسین علیهالسلام»؛ یعنی هیچ زن هاشمی و قریشی نبود مگر اینکه جامه سیاه به تن کرده بود. پس باید سیاه پوشی و سیاه پوشاندن در عزاداری را جزو سنت های دیرینه تاریخی به حساب آورد.
وی افزود: سنت دیگر، سرودن مرثیه بوده است که ما در فرهنگهای مختلف مشاهده میکنیم. به خصوص در فرهنگ عرب قبل از اسلام، جایگاه این مرثیهها به قدری اهمیت داشته است که حتی یکی از اغراض شعری در عرب، «رثا» است. میدانیم که اغراض شعری یعنی موضوعات شعری از جمله مدح و رثا و فخر و وصف و پند و اندرز و... و رثا یکی از این موضوعات بوده و هر شاعری، مرثیههایی داشته است. به عنوان مثال، در تاریخ پیش از اسلام، خنساء را داریم که شاعر سوگواره عرب بوده است که دیوانی از او در دست است.
این استاد دانشگاه ادامه داد: سنت دیگر، خواندن مرثیه با لحن و ندای محزون است. یعنی تلفیق شعر با موسیقی آوازی و در برخی فرهنگها، با موسیقی سازی نیز شعر را تلفیق میکردند. به عنوان مثال در قرن اول هجری در کتاب الاغانی ابوالفرج اصفهانی آمده که سکینه بنت الحسین سلام الله علیها، بیت شعری را در واقعه عاشورا سرود: «یا ارض ویحک اکرمی امواتی / فلقد ظفرت بسادتی و حماتی». ابوالفرج میگوید سکینه سلام الله علیها این شعر را برای ابنسریج موسیقیدان بزرگ مدینه فرستاد تا آهنگ و لحن خوبی برای شعر بسراید و ابوالفرج میگوید این موسيقی بر سر زبان ها افتاد و باعث شهرت ابنسریج شد.
وی سنت دیرینه دیگر را عزاداری کردن به صورت جمعی دانست و گفت: از دیگر سنت هایی که با عزاداری امروز نیز مشابهت دارد، عزاداری کردن به صورت جمعی است. یکی از زیباترین تصاویر نوحه سرایی ها در قرن اول هجری، سه بیت اول قصیده تائیه کبری از دعبل خزاعی است که آن را نزد امام رضا علیه السلام خواند:
تَجاوَبنَ بِالإِرنانِ وَالزَفَراتِ
نَوائِحُ عُجمُ اللَفظِ وَالنَطِقاتِ
يُخَبِّرنَ بِالأَنفاسِ عَن سِرِّ أَنفُسٍ
أَسارى هَوىً ماضٍ وَآخَرَ آتِ
فَأَسعَدنَ أَو أَسعَفنَ حَتّى تَقَوَّضَت
صُفوفُ الدُجى بِالفَجرِ مُنهَزِماتِ
یعنی نوحهگران که برخی از آن ها گنگ بودند و بعضی از آن ها گویا، با هم گفت وگو آغاز کردند. با نالههای سوزان خودشان، با هم سوال و جواب کردند و... باید توجه داشت که این ابیات، چه تصویر زیبایی از هیاتهای گذشته به دست می دهد.
امین فروغی در ادامه بیان داشت: صرف نظر از این که بخواهیم معنی لغوی هیات را واکاوی کنیم، محتوی و عمل انجام شده در هیات همان است که در مجالس قدیم انجام میشده است. البته عنوان هیات، عنوانی جدید و متاخر است که در سده های اخیر به مجالس عزاداری اهل بیت علیهم السلام اطلاق شده است. در گذشته به این مجالس عزاداری، «مَأتم» میگفتند، به معنی محل ماتم و اندوه. می توان گفت نخستین کسانی که هیات را پایه گذاشتند، بازماندگان از خاندان اباعبدالله الحسین علیه السلام بودند. از همان عصر روز عاشورا این کار آغاز شد. نخستین شکل هیات پس از واقعه عاشورا، «هیات کاروانی» بود، نه هیاتهای ثابت؛ چرا که سوگواران، همان اسرایی بودند که به ناچار باید حرکت میکردند.
وی در ادامه به نمونههایی تاریخی از عزاداری اشاره کرد و گفت: یکی از نخستین مراثی که تاریخ ضبط کرده، مرثیه حریر بن سهل بن حبیب شهرزوری است که نقل میکند سال ۶۱ هجری از مکه بر میگشتم، گذرم به کوفه افتاد و دیدم مردم همه جشن و پایکوبی میکنند و عدهای هم سر در گریبان برده و اشک میریزند. از پیرمردی که نزدیکم بود سوال کردم چه عیدی است که من خبر ندارم؟ پیرمرد با شک و تردید به من نگاه کرد، بعد گفتم پیرمرد نترس من غریب و مسافرم. مرا کنار کشید و گفت ما دیگر عیدی نداریم. به صورتی رمزی اشاره کرد که دو لشکر با هم رو به رو شد و سپاه عبیدالله بن زیاد پیروز شد و لشکر حسین بن علی علیه السلام شکست خورد؛ آنگاه پیرمرد شروع به مرثیه خوانی کرد. این گزارش های تاریخی حاکی از اولین جرقه های عزاداری بر سیدالشهدا علیه السلام است.
دکتر امین فروغی افزود: مراثی نخستین دیگر، مراثیای است که حضرت زینب سلام الله علیها و امکلثوم و امام سجاد علیه السلام در مجلس ابن زیاد و بازار کوفه خواندند. به عنوان مثال امکلثوم سلام الله علیها در بازار کوفه اینچنین خواند:
«قَتَلْتُمْ أَخي صَبْراً فَوَيْلٌ لاِمِّكُمُ/ سَتُجْزَوْنَ ناراً حَرُّها يَتَوَقَّدُ/ سَفَكْتُمْ دِماءً حَرَّمَ اللهُ سَفْكَها/ وَحَرَّمَهَا الْقُرآنُ ثُمَّ مُحَمَّدُ».
یعنی: شما برادر مرا با شكنجه كشتيد، پس واى بر مادرانتان، به زودى با آتشى كه حرارتش شعله مى كشد، كيفر خواهيد ديد. شما خون هايى را كه خدا و قرآن و محمد صلی الله علیه و آله محترم شمردند، بر زمين ريختيد.
نوشته اند که وقتی حضرت این خطبه و اشعار را خواندند، ولولهای در بازار افتاد که زنان موی خود را پریشان کردند و خاک بر سر ریختند و پنجه به صورت کشیدند و به صورت خود لطمه زدند و هیچ زن و مردی گریانتر از آن روز دیده نشده بود. همچنین هنگامی که حضرت زینب سلام الله علیها سر امام حسین علیه السلام را دیدند، چنین سرودند:
يَا هِلَالاً لَمَّا استتمَّ كَمالاً / غَالَهُ خَسْفُهُ فَأبدي غروباً
ما تُوَهَّمْتُ يا شقيق فُؤادي / كَانَ هذا مُقَدّراً مَكْتُوباً
يا أخي فاطِمُ الصغيرةِ كَلِّمها / فَقد كادَ قلبُهَا أنْ يذوباً
اي هلال ماهي كه هنوز كامل نشده دچار كسوف گرديدي و از نظرها پنهان شدي، اي پاره قلب من، گمان نميكردم سرنوشت ما چنين باشد. اي برادر! با فاطمه خردسالت سخن بگو كه نزديك است دلش از غصه و اندوه آب شود.
اشعاری نیز برای حضرت رباب ذکر شده است:
وَاحُسَینَا! فَلَا نَسِیتُ حُسَینَاَ/ اَقصَدَتْهُ اُسِنَةُ الاَعدَاءِ/ غَادَروُهُ بِکَربَلَاء صَرِیعَاَ/ لَا سَقَی اللهُ جَانِبَی کَربَلَاءَ
هیچ گاه حسین علیه السلام را از یاد نخواهم برد، که نیزههای دشمنان، بدن او را چاک چاک کرده است.
در کربلا به نیرنگ، او را بر زمین زدند. خداوند، کران تا کران کربلا را سیراب نکند!
دکتر امین فروغی ضمن اشاره به آغاز کار هیات کاروانی در منازل مختلف مسیر و پس از کوفه، گفت: در تاریخ آمده است که در نخستین منزل که محل سکونت برخی از نصرانیها بود، اصواتی از عزاداری شنیده میشد اما صاحبان صدا دیده نمیشدند؛ لذا آن صداها به جنیان نسبت داده شد. در منزل دیگری به نام قادسیه، باز هیات برگزار شده است و امکلثوم نوحه خوان این مجلس بوده و اشعار ایشان در تاریخ ثبت شده است. در منزل خزروان، باز هم عزاداری گروهی را شنیدند که دیده نمیشدند و در منابع گفته شده که این ها جنیان بودند و این اشعار را میخواندند که «بنات الجن تبکین بنات الهاشمیاتی ، بنات المصطفی احمد تبکین شجیعاتی».
امین فروغی اظهار داشت: بایستی شرایط بسیار خاص و دشوار این هیات را در نظر گرفت؛ این عزاداریها در شرایط گرسنگی و تشنگی و اذیت و آزار سربازان و بیخوابی و... انجام شده است. حضرت زینب سلام الله علیها در منزل نصیبین مرثیه سرایی نمودند. امام سجاد علیه السلام نیز در منزل سیبور و بعلبک مرثیه خواندند. در شام هم عزاداریهایی انجام شده است. این هیات کاروانی تا رسیدن به مدینه، به کار خود ادامه داده است. در مدینه نیز، مجالسی برپا شد. یکی از آن ها مراسمی بود که امالبنین سلام الله علیها در بقیع برگزار میکرده است و همچنین سکینه بنت الحسین علیها السلام نیز در ترویج عزاداریها نقش زیادی داشتند.
دکتر امین فروغی ضمن ارائه نمونه هایی از برگزاری هیات و عزاداری بر سیدالشهدا علیه السلام در عصر ائمه اطهار علیهم السلام، بیان داشت: امامان شیعه علیهم السلام شاعران و مداحان را تشویق نموده و به آن ها صله می دادند. روایتی داریم که منصور دوانیقی از امام کاظم علیه السلام خواست که آن حضرت در مراسم حکومتی نوروز حاضر شده و هدایایی که برای خلیفه می آید را تحویل گیرند. آن حضرت در پی اصرار و پافشاری منصور، این مسئله را پذیرفتند. پس از آن که هدایای ارزشمند و گرانبهایی برای خلیفه آمد، پیرمردی جلو آمده و به امام کاظم علیهالسلام عرضه داشت: من مردی فقیر و مستمندم و چیزی برای هدیه آوردن نداشتم، در عوض سه بیت شعر برای جد شهید شما، حضرت امام حسین علیه السلام گفته ام. پس از آن که امام کاظم علیه السلام آن ابیات را شنیدند، رو به خادم منصور نموده و فرمودند: فورا نزد منصور برو و بپرس این اموال را چه باید کرد؟ خادم رفت و برگشت و گفت: منصور میگوید همه را به شما بخشیدم. هر چه خواهی بکن. امام هفتم علیهالسلام نیز به آن پیرمرد فرمودند: همه این اموال را به عنوان صله شعرت به تو بخشیدم!
وی در ادامه، پس از برشمردن نکاتی درباره نحوه برپایی عزاداری در دوران های بعد گفت: یاقوت حموی در کتاب خود، معجم الادبا، داستانی بسیار زیبا درباره هیاتی در قرن چهارم هجری آورده است. شخصی به نام خالع میگوید در سال ۳۴۶ هجری به همراه پدرم در بغداد در مسجد کبوزیها، در یک جلسه مرثیه خوانی شرکت داشتیم. جمعیت بالایی آمده بود و دیدم که یک باره پیرمردی ژندهپوش وارد مجلس شد و گفت احمد مزوق روضه خوان را به من نشان دهید. آنگاه جلو رفته، سلام کرد و گفت: من بانویمان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را در خواب دیدم؛ به من فرمودند به بغداد آمده و درخواست کنم که امروز با شعر ناشیء صغیر (از شعرای قرن چهارم) برای فرزندم حسین علیه السلام نوحه گری کنید. در این لحظه بود که مجلس منقلب شد.
امین فروغی درباره بروز جلوههای عزاداری در دوران آل بویه گفت: اینها از گزارشهای تاریخی عجیبی است که ما در قرن چهارم از هیاتها داریم. تا نیمه دوم قرن چهارم، آل بویه با رویکرد شیعی روی کار آمد و به دستور معزالدوله در سال ۳۵۲ هجری، برای نخستین بار در دهه اول محرم عزاداریهای حسینی به صورت آشکار و همگانی در بغداد برپا شد. بستن مغازهها و تعطیل کردن بازارها، سیاه پوش کردن بازارها و دسته عزادرای تشکیل دادن از جمله گزارش های تاریخی مربوط به دوره آل بویه است که به دست ما رسیده است.
این استاد دانشگاه به اقداماتی که مخالفان اهل بیت علیهم السلام در قبال آیینهای شیعی انجام دادند نیز اشاره کرد و گفت: در این اثناء، آغاز مخالفتهای دشمنان اهل بیت علیهم السلام با این آیینها را داریم. بنا بر نقل الکامل فی التاریخ ابن اثیر، مخالفان در مقابل عید غدیر ( ۱۸ ذی الحجه)، روز ۲۶ ذی الحجه یعنی روزی که ابوبکر با پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از مکهخارج شدند و به غار رفتند را عید غار بیان کردند! همچنین در مقابل روز عاشورا (10 محرم)، روز 18 محرم را علم کردند که روز قتل مصعب بن زبیر بود. بنابراین از همین ایام که هیات های شیعی در حال رشد و نمو و رسمی شدن هستند، دشمنیها نیز شدت گرفت و نقطه اوج آن، فتنه محل کرخ در بغداد است که محل سکونت شیعیان بود. در سال ۳۶۱ آتش سوزی بزرگی به تلافی کشته شدن یکی از اهل تسنن به راه انداختند که به دستور ابوالفضل شیرازی که مخالف شیعیان بود، ۱۷۰۰۰ نفر در آتش سوختند و ۳۰۰ دکان تخریب شد. این مخالفت ها با شیعه و آیین های مذهبی او ادامه داشت تا اینکه در دوره سلجوقیان، ممنوعیت عزاداری را شاهد هستیم.